Archive for ژوئیه 8, 2009

«انقلاب مخملین»، اتهامی برای همه فصول

رادیوزمانه

توسط مانیا منصور

به گزارش خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ايرنا) اسماعيل احمدی مقدم، فرمانده نيروی انتظامی، روز يکشنبه طی يک سخنرانی در مراسم صبحگاه مشترک فرماندهی تهران بزرگ، شبکه خبری بی‌بی‌سی و سفارت انگليس را دو مرکز رهبری نا آرامی‌های اخير معرفی کرد و همچنين بيانيه‌های احزاب مختلف را تحت عنوان «بياينه‌های افراد قانون شکن» ذکر کرده و آنها را در راستای اهداف خارجی‌ها دانسته است.

بريتانيا تمامی اين اتهامات را تا کنون رد کرده است. اما اين سوال پيش می‌آيد که آينده روابط بين ايران و بريتانيا و در کل روابط ايران با اتحاديه اروپا به کجا خواهد انجاميد؟

مهرداد خوانساری، ديپلمات پيشين در لندن، معتقد است که بحران ميان ايران و اتحاديه اروپا حادتر خواهد شد و در اين زمينه به راديو فردا می‌گويد: «‌ يک بحران ميان روابط ايران و اروپا ايجاد خواهد شد و اين بحران می‌تواند در آينده نزديک تا زمانی که روحيه کنار آمدن با هم به وجود آيد، حادتر شود. ابتکار دست دولت جمهوری اسلامی است که چگونه بخواهد با کارمندان سفارت انگليس رفتار کرده و چگونه حرف‌های خود را مطرح کند. تا زمانی که جمهوری اسلامی قدمی بر ندارد، بايد انتظار داشته باشيم که اين بحران تشديد شده و روابط سردتر شود و مسئله به اين سادگی‌ها خاتمه نيابد.»

فرمانده نيروی انتظامی خبر از شناسايی افرادی را داد که به گفته او از سوی کشورهای خارجی حمايت می‌شدند و در کلاس‌هايی دوره آموزشی «انقلاب مخملی» ديده بودند.

اسماعيل احمدی مقدم در ادامه گفت که انقلاب‌های مخملی هميشه بعد از انتخابات شکل گرفته‌اند.

تلاش برای انقلاب مخملی، نرم و يا رنگين يکی از معمول‌ترين اتهاماتی است که در روزهای اخير متوجه اصلاح طلبان شده است.

تقی رحمانی، تحليلگر سياسی در تهران، وارد کردن چنين اتهاماتی به اصلاح طلبان را فاقد توجيه و بی اساس می‌داند و به راديو فردا می‌گويد: «اگر انقلاب مخملی به مفهوم دخالت خارجی برای تحول در ايران باشد، اين چيزی نيست که هيچ کدام از نيروهای سياسی شناخته شده در ايران چه در اپوزيسيون و چه در پوزيسيون اصلا آن را قبول داشته باشند. اين بار اين اتهام متوجه کسانی شده که خودشان در مصاحبه‌های گوناگون نسبت به اين مسئله موضع گيری کرده بودند، مثلا آقای حجاريان در سال ۸۲ به غلط يا درست روی رفراندوم موضع گرفت و بسياری از دانشجويان را از خود دلخور کرد و يا هنوز آقای بهزاد نبوی ضمن اين که به آزادی اعتقاد دارد با نيروهای اپوزيسيونی مانند نيروهای ملی-مدهبی مرزهای شديدی دارد. خود آقای موسوی هنوز اين مرزبندی را رعايت می‌کند. آقای تاج زاده بارها به دانشجويانی که رفتند و در کنگره آمريکا سخنرانی کردند انتقاد کرد. اکنون خود اين افراد را گرفته اند و نام کميته ايکس را روی آنها گذاشته‌اند و دائم در روزنامه‌های خاص اين بحث را مطرح می‌کنند.»

وی با تاكيد بر اين كه هر نيروی ملی و آزادی خواهی بايد در اين شرايط در مقابل چنين پروژه‌هايی موضع‌گيری کند، می‌افزايد: « مسئله ديگر اين است که اکثر اين دوستان تقريبا همان روزهای اول دستگير شده‌اند که اين حوادث برای هيچ کس قابل پيشبينی نبود. اين حوادث فقط برای کسانی که سناريوی آن را نوشتند، قابل پيشبينی بود. »

تا کنون چند تن از بازداشت شدگان وقايع اخير با حضور در تلويزيون و يا خبرگزاری‌های جناح محافظه کاران گفته اند که قصد جريان اخير، انقلاب مخملين بوده است.

اما مدافعان حقوق بشر و فعالان سياسی در داخل و خارج از ايران با اشاره به اين که چنين اعترافاتی تحت فشار از متهم گرفته می‌شود، صحت آن را زير سؤال برده اند.

تقی رحمانی معتقد است: « هر فشاری در اين راستا غير انسانی، غير مذهبی و غير اخلاقی است.»

اصلاح طلبان چنين اقداماتی را برای برخوردهای شديدتر با فعالان اين جناح توصيف می‌کنند.

نوشتن دیدگاه

حقیقت‌جو: اتحاد در درون، ارتباط با مردم

رادیوزمانه

توسط بهروز کارونی

محمد خاتمی، مهدی کروبی و ميرحسين موسوی روز دوشنبه با يکديگر ملاقات کردند و از مقام‌های حکومتی خواستند که معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری را آزاد کنند و به فضای بسته فوق امنيتی موجود پايان دهند.

به گزارش سايت « قلم نيوز»، در نشست اين سه چهره‌ برجسته اصلاح‌طلب، به شدت از حمله به مردم بی‌گناه، خوابگاه‌ها و منازل انتقاد شد.
همچنين در اين جلسه، سخنان آيت الله احمد جنتی، در نماز جمعه هفته گذشته تهران «تأسف‌بار» خوانده شد.

اين سه چهره برجسته اصلاح طلب، سخنان آيت الله جنتی در تأييد اعتراف‌گيری از متهمان و بازداشت‌شدگان را « اقدامی خلاف قانون و خلاف شرع و ضدبشری» توصيف کردند.

فاطمه حقيقت جو، نماينده دور ششم مجلس شورای اسلامی، در مورد نشست آقايان خاتمی، موسوی و کروبی به « راديو فردا» می گويد:

اين ديدارها اهميت بسيار زيادی دارد. البته قبلا هر دو کانديدا، يعنی آقايان موسوی و کروبی، حمايت خود را از يکديگر اعلام کردند و ما اين مسئله را در آخرين مناظره هم مشاهده کرديم.

به نظر من، با توجه به شرايط پيش آمده، يعنی تقلب گسترده و جابه جايی آرا، اعلام کسی که رئيس جمهور نشده، به عنوان رئيس جمهور منتخب، انجام يک کودتای مخملی عليه کانديدای منتخب، يعنی آقای ميرحسين موسوی، و سرکوب گسترده مردم که پس از آن به جای اينکه مسئوليت آن را به عهده بگيرند، اعلام می کنند افراد ديگری لباس پليس و بسيج را پوشيده بودند و يا اعتراف گيری های آنچنانی از بازداشت شدگان، اين همکاری و حمايت، از اين پس، برای پيشبرد کارها اهميت به سزايی دارد.

هر سه اين عزيزان همراه با افرادی چون آقايان موسوی خوئينی ها و هاشمی رفسنجانی، بعضی از مراجع تقليد و بزرگان بايد هم صدا با هم «جنبش سبز» مردم را پيش ببرند.

فکر می کنيد مسايلی که مورد گفت و گوی اين سه چهره برجسته اصلاح طلب قرار گرفت تا چه اندازه مهم است و مواضع اين سه نفر تا چه اندازه اهميت دارد؟

با توجه به اين که هر سه اين افراد، پايگاه اجتماعی گسترده ای در ميان مردم دارند، بسيار مهم است که در اين جلسه روی سه نکته تاکيد کرده اند. اولين نکته اينکه انتخابات توام با دروغ و تقلب بوده و نتايج تقلبی است، در حالی که حاکميت اصرار دارد بگويد هيچ تقلبی صورت نگرفته است. اصرار رهبران اصلاح طلب بر اين نکته، بار ديگر، تاکيدی است بر حرکت های صلح جويانه مردم.

نکته دوم اينکه از مردمی که به شکل خودجوش به راهپيمايی های چند ميليونی دست زدند، حمايت کردند.

نکته سوم هم محکوم کردن کشتار مردم، بازداشت آنان در تظاهرات و بازداشت رهبران جنبش اصلاح طلبی به شکل فله ای بعد از روز انتخابات و اعتراف گيری از زندانيان سياس است.

اهميت به سزايی دارد که اين رهبران محبوب اصلاح طلب، تاکيد کنند که اين اعترافات ارزشی ندارد و کسانی چون آقای جنتی که در خطبه نماز جمعه با استفاده از تريبون های عمومی بر عليه ملت موضع می گيرند را محکوم کنند.

بسيار مهم است که رهبران اصلاحات يک بار ديگر نشان دهند چه اتفاق خطرناکی در کشور رخ داده است.

به نظر شما اين نشست سه جانبه و مواضع اتخاذ شده در آن، بر مواضع طرف مقابل و بر رهبری کشور تاثير دارد؟

آرزو می کنم موثر باشد، ولی با توجه به اين که اين رويدادها به شکل گسترده‌ای از پيش توسط رهبری و اطرافيان او طراحی شده بود، متاسفانه ممکن است تاثير چندانی نداشته باشد.

ولی نکته مهم اين است که اين سه رهبر اصلاحات بايد ارتباط خود را با يکديگر محکم تر و استراتژيک تر کنند و جلسات مرتبی با هم داشته باشند و همچنين ارتباط خود را با توده های مردم حفظ کنند.

ضروری است به جای اينکه خلاصه ای از گفت وگوها منتشر شود، فيلم کامل جلسات رهبران اصلاح طلب منتشر شود که قطعا تاثير بيشتری بر مردم خواهد داشت.

شما به هماهنگ کردن فعاليت ها و اقدامات مشترک اين سه چهره برجسته اصلاح طلب اشاره کرديد. آيا معتقد هستيد بايد يک تشکل واحد به وجود آيد يا فقط همکاری و هماهنگی بين تشکل ها و شخصيت ها صورت گيرد؟

اين به خود آنها بستگی دارد که به چه شکلی عمل کنند. تمام اين روش ها امکان پذير است، اما از نظر من، همسويی و حرکت مشترک رهبران اصلاح طلب و ارتباط آنها با مردم مهم است.

اگر اين رهبران با يکديگر متشکل شوند و کار مشترک انجام دهند، گروه های مرتبط با آنها نيز کار مؤثرتری انجام خواهند داد و می توانند يک تشکل برای مبارزه با دروغ و انحرافی که در کشور در سطح کلان پيش آمده است، به وجود آورند.

ايرانی های خارج از کشور هم حمايت گسترده ای از رهبران اصلاح طلب به عمل می آورند. حضور اين سه با هم در ادامه حرکت مردم بسيار اميدبخش خواهد بود.

نوشتن دیدگاه

در پی آغاز برنامه اعترافات/ به هر حال باید به براندازی اعتراف کنی

رادیوزمانه

اردوان روزبه

نهم تیر ماه امسال «سازمان دانش‌آموختگان ایران اسلامی» یا همان «ادوار تحکیم وحدت» بیانیه‌ای را منتشر کرد. این بیانیه با عنوان هشدار در زمینه سناریو اعترافات اجباری منتشر شد. در روز هایی که برخی رسانه های وابسته به دولت و یا نیروهای طرفدار آقای احمدی نژاد خبر از اعتراف برخی از اصلاح طلبان دستگیر شده به آموزش دیدن برای انقلاب مخملی داده اند.

در روز های اخیر تلوزیون ایران فیلم هایی را نیز از اعترافات برخی افراد که اظهار می کنند توسط رسانه هایی نظیر صدای آمریکا و یا بی بی سی فارسی گول خورده اند پخش کرده است. در یکی از این فیلم ماه خانمی اقرار می کند که نارنجک جنگی برای پسرش تهیه کرده تا با انفجار آن به همه ثابت کند که قدرت دارد هم وطن هایش را بکشد.

گروهی اشاره می کنند این اقرار ها به روش هایی نظیر شکنجه سفید و یا فشار های مضاعف روحی و یا بیدار خوابی های طویل گرفته می شود. شکنجه سفید به حبس کردن فرد در زندان انفرادی به شکل دراز مدت اطلاق می شود که فرد دچار فشار های شدی عصبی و روحی می شود.

در بخشی از بیانیه ادوار تحکیم ذکر شده است:
«در این میان زمینه‌سازی برای تکرار سناریوهای نخ نما و تکراری پخش اعترافات فعالان سیاسی بازداشت شده در رسانه‌های وابسته به حاکمان کذاب آغاز شده و این مساله بیش از پیش بر نگرانی ما نسبت به اعمال فشار و شکنجه علیه بازداشت‌شدگان افزوده است. با این وجود کارگردانان، نویسندگان و مجریان این سناریوهای خطرناک باید بدانند که آبروی از کف رفته را از طریق اقاریر بی اعتبار کسب شده در بازداشت‌گاه‌های امنیتی که کمترین وجاهت قانونی و شرعی ندارد، نمی‌توانند بازگردانند و نیز استقلال و اصالت جنبش اعتراضی مردم را با توسل به چنین شیوه‌های سرکوبگرایانه‌ای قادر نخواهند بود به زیر سوال برند. چرا که افکار عمومی به درستی پیش از این تصمیم خود را گرفته و بر همین مبنا نیز با رای خود در روز ۲۲ خرداد به ادامه این سیاست‌ها «نه» قاطعی گفته است.»

در شرایطی این گزارش منتشر می شود که از سرنوشت بسیاری از اصلاح طلبان دستگیر شده از جمله رمضان زاده، ابطحی، سحر خیز، زید آبادی و بسیاری از دیگر دستگیر شدگان اطلاعی در دست نیست و حتا در مورد وخامت اوضاع جسمی سعید حجاریان اخبار ضد و نقیضی به گوش می رسد.

در خصوص این بیانیه گفت و گوی با حسن اسدی زید آبادی مسوول کمیته حقوق بشر این سازمان گفت و گویی کردم.
از او در ابتدا پرسیدم:

منظور شما از سناریوی اعترافات اجباری چیست؟

این مسئله‌ای که در بیانیه‌ی سازمان دانش‌آموختگان مطرح شده و در سایر اطلاعیه‌هایی که از سوی احزاب اصلاح‌طلبان هم عنوان شده است، با توجه به سوابقی‌ست که ما از فعالیت و سیاست‌های امنیتی داریم که مواقع بحرانی سعی می‌کنند به این شکل با فرافکنی مسئله‌ را به نفع خودشان و با آن سناریویی که دارند به اصطلاح وقایع را به آن شکل جلوه بدهند. شاید دم دست‌ترین و راحت‌ترین کار این باشد که در جامعه فعالینی را که با آنها هم نظر نیستند را دستگیر کنند.

بعد با توجه به ابزارهایی که حاکمیت در اختیارشان قرار می‌دهد، بهرحال بازداشتگاه است و ناظری هم وجود ندارد، آن افراد را در رسانه‌هایی که در اختیار دارند بیاورند و آنها بگویند که نخیر، حرف ما اشتباه بود و حرف شما درست است و اتهاماتی هم که وارد است ما می‌پذیریم. این نوع سوابق وجود دارد.

در بحران‌های سیاسی پیشین هم این روال اجرا شده و از این جهت به این سناریو اشاره شده است که به‌هرحال مسبوق به سابقه بوده است. وقتی تعداد زیادی از فعالان سیاسی در سطح صدها نفر بازداشت می‌شوند، افرادی که به عملکرد دولت نقدهای جدی داشتند و البته در سطحی بودند که در گروه‌های سیاسی خودشان توان سازماندهی را داشتند، این نکته را به ما هشدار می‌دهد که عملا در این مدت همان طور که دستگاه اطلاع‌رسانی نباید فعالیت می‌کرد و اطلاعاتی در دسترس می‌گذاشت، فعالان سیاسی و احزاب هم به این شکل جلوی فعالیت‌شان گرفته می شد.

در عین حال این حجم بازداشت‌ها و نکاتی که در رسانه‌های جریان حاکم مشاهده می‌شود و اشاراتی که وجود دارد، بویژه روزنامه‌هایی که به نهادهای نظامی عملا وابسته هستند، این نکته را به ما می‌تواند نشان بدهد که این سناریویی که اسمش را «اعترافات اجباری» می‌گذاریم در جریان است.
با این هدف و برای نشان دادن این که تحلیل‌های دستگاه امنیتی صحیح بوده، این را به زور می‌خواهند به خورد افکار عمومی جامعه بدهند. البته این بیانیه‌ها نشان می‌دهد که این آگاهی در جامعه و در سطح فعالان سیاسی وجود دارد و به نظر نمی‌رسد که افکارعمومی هم آن چیزی را که با شعور خودش و با پوست و گوشت خودش در روز بیست و دو خرداد احساس کرد، آن واقعیتی را که خودش آفریده است، بخواهد براساس یک چنین مسایلی که در جریان است، نظرش را تغییر بدهد.

آقای رضا عرب دبیر انجمن اسلامی دانشگاه مازنداران و عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت هم یکی از بازداشت‌شدگان اخیر بود. با توجه به بیماری شدید کمری که ایشان داشته، خبری از وضعیت جسمی ایشان دارید؟

متاسفانه در مورد بازداشت‌شدگان به طور کلی اطلاع‌رسانی خیلی کمی وجود دارد. آن‌هایی هم که تماس گرفتند با خانواده‌شان اکثرا پس از گذشته دو هفته بوده. در مورد وی نیز متاسفانه همین مسئله وجود دارد و در مورد وضعیت جسمانی‌شان ماهم نگرانی داریم و تا جایی که من اطلاع دارم اطلاع‌رسانی و تماسی هم با خانواده‌ نداشتند که از وضعیت جسمی‌شان مطلع بشویم.

راه آتی جنبش‌ دانشجویی فکر می‌کنید چگونه خواهد بود؟

خب این ندایی‌است که به نظر نمی‌رسد هنوز شکل گرفته باشد و هر صحبتی در واقع نوعی پیش‌‌بینی است. من فکر می‌کنم که اولا متاثر از کلیت جنبش دموکراسی‌خواهی ایران و جنبش اصلاح‌طلبی ایران خواهد بود و تا حد زیادی روی‌کرد آن جنبش بر جنبش دانشجویی هم تاثیر می‌گذارد. علاوه براین در کلیت جنبش اصلاح‌طلبی همیشه جنبش دانشجویی پیشرو بوده.

در نهایت من فکر می‌کنم که ماجرای انتخابات دهم ریاست جمهوری و اتفاقات بعد از آن، یک سطح جدیدی در فعالیت‌های سیاسی دانشگاه ایجاد کند و یک گروه سیاسی و نسل تازه از فعالان سیاسی را در دانشگاه‌ها ایجاد خواهد کرد. علی‌رغم این که شاید گفته بشود این شرایط باعث نوعی سرخوردگی شود، ولی به نظر می‌رسد این اتفاقاتی که جامعه را به سمت سیاسی‌شدن پیش برد فصلی تازه از فعالیت‌ سیاسی در دانشگاه و نسل جدیدی را ایجاد خواهد کرد.


نوشتن دیدگاه

محمدعلی دادخواه وکيل دادگستری و همکاران او بازداشت شدند

تغيير برای برابری – امروز ۱۷ تيرماه با ورود ماموران امنيتی به دفتر وکالت محمد علی دادخواه وکيل دادگستری و از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر، وی و همکاران حاضر در دفتر او بازداشت شدند.

يکی از وکلای دادگستری با اعلام اين خبر به تغيير برای برابری گفت:« حدود ساعت ۴ بعد از ظهر با چند تن از وکلا قرار ملاقاتی با آقای دادخواه داشتيم اما وقتی به محل رسيديم اجازه ورود به ما را ندادند و از ما خواستند که محل را ترک کنيم و اصرار ما برای ورود بی نتيجه بود. سپس دوتن از همکاران آقای دادخواه آمدند و با تاکيد بر اينکه آنجا کار می کنند وارد دفتر شدند. پس ازمدتی يکی از ماشين های پليس امنيت در محل مستقر شد و همه افراد حاضر در دفتر را با خود بردند. »

اين وکيل دادگستری و ديگر کسانی که کمی دور از محل شاهد ماجرا بودند ديده اند که ماموران علاوه بر آقای دادخواه، مليحه دادخواه، سارا صباغيان، بهاره دولو و امير رئيسيان را با خود بردند و دفتر وکالت ايشان را پلمب کردند.

نوشتن دیدگاه

اين چه بازی زشتی است که به راه انداختيد؟ بيانيه تحليلی جبهه مشارکت در اعتراض به تداوم بازداشت فعالان سياسی

بسم الله الرحمن الرحيم

نزديک به چهار هفته از اسارت غيرقانونی دهها تن از از پاک ترين فرزندان وطن، نيروهای موثر انقلاب اسلامی و قهرمانان عرصه اصلاح می گذرد.

جرم آنها دفاع از حق و آرمانهای امام، تلاش آشکار برای جلوگيری از انحراف بزرگ در مسير جمهوری اسلامی و شورآفرينی در انتخابات دهم به منظور بازگرداندن امور به مجرای طبيعی خود از طريق قانونی بوده است.

کودتاگران عليه جمهوريت نظام به زعم خود می خواهند با خارج کردن عناصر مومن و پاکباخته از فضای اجتماعی، بنياد حرکت عظيم و ريشه دار اصلاحات درونزا در ايران را ويران کنند، غافل از آنکه امروز اصلاح طلبی و اصلاحات، آرمان آحاد اين ملت شده است و ملت ايران از ۱۲ سال پيش نشان داده است که اين ريشه تنومند امروز شاخه هايی ستبر و ميوه های ناب بسياری را به بار آورده است.

بازداشت های غيرقانونی و نحوه برخورد با بازداشت شدگان، نه در قالب شرع و قانون و نه بر مبنای اخلاق و انصاف و مروت قابل توجيه نيست و گويای اين واقعيت است که جماعتی که از مدتها قبل در صدد بوده اند تا با کودتايی مخملين آرزوی ديرينه محو جمهوريت را تحقق بخشند امروز می خواهند به ريشه همه حرکت های سياسی و اجتماعی قانونمدار و مسالمت آميز تيشه بزنند. آنها می کوشند تا واقعيت های جامعه ايران را در قالب جهت گيری های توطئه آميزخود وارونه جلوه دهند و از اين رو ابتدا به سراغ چهره های شناخته شده و شاخص سياسی رفتند و پس از آن به دانشجو، استاد، روحانی، هنرمند و پير و جوان و زن و مرد هم رحم نکردند.

اين گروهی که اينک خود را صاحب قدرت و قانون و شرع می داند از نخستين روز اعلام نتايج انتخابات علاوه بر دستگيری غيرقانونی و گسترده انسان های خدوم، اقدام به بستن احزاب و نهادهای مدنی، تعطيلی مطبوعات و بستن راههای اطلاع رسانی و تحميل فضای بی سابقه سانسور کردند و هيچ گاه نخواسته اند خود را با اين واقعيت های روشن تطبيق دهند که اگر چشم خود را باز کنند صدها حجاريان، ميردامادی، تاج زاده، امين زاده، نبوی، رمضان زاده، صفايی فراهانی و خيل اسيران دربند را می بينند که در جای جای اين ميهن، راهی را می روند که نهايت آن، فنای استبداد، پيروزی دموکراسی، عدالت و حقيقت و بازگشت به چهره رحمانی اسلام و همان جمهوری اسلامی است که امام نويد آن را می داد.

آنچه امروز باعث نگرانی عميق همه دلسوزان اين کشور است انتشار موجی از اخبار مبهم و مواضع بی پروا و عمليات روانی مختلفی است که در سايت ها و مطبوعات وابسته به جريان حاکم و حتی در بعضی تريبون های رسمی اظهار می شود که همگی در درجه اول حاکی از بی پايه بودن ادعاهای زندانبان ها و نبود مدرک و مستند محکمه پسند و در درجه بعد نشان دهنده اعمال روش های غيرقانونی – غيرانسانی برای اعتراف گيری است که البته روسياهی برای مجريان آن به بار خواهد آورد.

در شرايطی که اين جريان مدام از قانون گرايی دم می زند، نه فقط حاضر به رعايت حقوق اوليه انسانی بازداشت شدگان نيستند بلکه در برابر پی گيری مصرانه خانواده اين عزيزان حتی از دادن خبر سلامت آنها هم دريغ می کنند و همين سخت ما را نگران کرده است که اگر در زندان اتفاقاتی تلخ و ناگوار در حال اجرا نيست پس چرا اين همه در برابر بديهی ترين حق خانواده بی گناه يک زندانی بی پناه لجاجت می کنند؟

امروز همان ها که در امر واضح تقلب در انتخابات همه راه های رسيدگی قانونی را بستند، در برابر خواست قانونی همسران و فرزندان اين زندانيان سياسی بی گناه، بی رحمانه می ايستند و در حالی که با کمال تعجب، رييس قوه قضاييه و دادستان کل کشور در اين مورد از خود سلب مسئوليت می کنند و حتی به بعضی مسئولان بلندمرتبه قوه قضاييه هم اجازه بازديد از بازداشتگاه نامعلوم اين اسيران داده نمی شود، هر روز با اخباری که صحت و سقم آنها معلوم نيست، قلب رنجور خانواده ها و دوستان اين رادمردان زندانی را به درد می آورند.

در اين زمانه که فرياد «عدالت» صاحبان قدرت و دولتمردان، گوش فلک را کر کرده است و در کشوری که خود را مظهر عدل علی (ع) و ام القرای اسلام می داند چرا در در سالروز ميلاد امام عدل و داد، نمی توان پيگير حداقل حق انسانی خانواده اسرا يعنی اطمينان از سلامت آنها بود؟ اين چه بازی زشتی است که دستگيرکنندگان به راه انداخته اند و نه فقط جسم زندانيان خود را آزار می دهند بلکه روز و شب بر جان خسته و دردمند بازماندگان آنها سوهان می کشند؟ آيا اين است عدالت علوی و اسلام محمدی؟ آيا اين است هديه حاکمان به ملت در آغار دهه عدالت و پيشرفت؟ آيا اين است مردمسالاری دينی؟

جبهه مشارکت ايران اسلامی با ابراز انزجار از اين رفتارها که ادامه آن مجال هرگونه دفاعی را از صاحبان قدرت می گيرد، صريحا مسئوليت عواقب اين گونه برخوردها را متوجه همه مسئولان نظام می داند که از اين وضعيت خبر دارند و کاری نمی کنند.

جبهه مشارکت ايران اسلامی ضمن اعتراض به سلب و نقض همه حقوق اساسی اين زندانيان سياسی، اولويت اصلی در شرايط فعلی را حفظ جان و اطمينان از سلامت جسمانی و روحی اين اسيران می داند و سلب مسئوليت از خود توسط مسئولان ارشد قضايی را قابل قبول نمی داند و در عين حال در صورت بروز هر فاجعه ای، مسئوليت آن را تنها متوجه مسئولان قضايی و امنيتی نمی داند.

جبهه مشارکت ايران اسلامی در اين فضای فوق امنيتی که هيچ مرجع قانونی خود را پاسخگو نمی داند ضمن التجاء به درگاه احديت، همه نهادهای حقوقی و مدنی کشور را به ايفای نقش انسانی و قانونی خود فرا می خواند و از همه مجامع بين المللی که فارغ از دسيسه بازی های سياسی و معاملات پشت پرده به واقع دغدغه حقوق انسان ها را دارند و از همه آزادی خواهان جهان می خواهد به مسئوليت تاريخی خود در نجات اين زندانيان آزادی خواه عمل کنند.

جبهه مشارکت ايران اسلامی بخصوص نگرانی عميق خود را از سلامت عزيزان دربند خاصه سعيد حجاريان، سيد مصطفی تاج زاده، بهزاد نبوی، محسن امين زاده، محسن ميردامادی و عبدالله رمضان زاده اعلام می دارد و از خداوند رحمان و رحيم می خواهد هرچه زودتر موجبات استخلاص همه عزيزان در بند را فراهم می کند و به خانواده و دوستان آنها توفيق صبر و تلاش بيشتر عطا نمايد.

وسيعلم الذين ظلموا ای منقلب ينقلبون

جبهه مشارکت ايران اسلامی
۱۷/۰۴/۱۳۸۸

نوشتن دیدگاه

خامنه ای و احمدی نژاد مردم ايران را به گروگان گرفته اند، سخنان محسن مخملباف در پارلمان اروپا در روز ۱۷ تير

خبرگزاری سبز ايران

محسن مخملباف، فيلمساز سرشناس ايرانی بدعوت پارلمان اروپا در نشست نمايندگان کشورهای مختلف اروپائی حضور يافت و در باره آخرين تحولات ايران باآنها گفت وگو کرد.
در اين جلسه که روز چهارشنبه ۸ جولای – ۱۷ تير- يک روز زودتر از جلسه عمومی پارلمان اروپا تشکيل شده بود، محسن مخملباف طی سخنانی از جمله گفت:» خامنه ای و احمدی نژاد مردم ايران رابه گروگان گرفته اند .»
بعد از پايان سخنان مخملباف که با استقبال گرم نمايندگان کشورهای اروپائی روبرو شد، د رجلسه پرسش و پاسخی که دو ساعت طول کشيد در باره مسا ئل ايران بحث و گفت وگو صورت گرفت.
به گزارش خبرنگار» خبرگزاری سبز ايران» نماينده جمهوری اسلامی که برای شرکت در اين جلسه دعوت شده بود، از شرکت د رجلسه خودداری کرد.

بنا بر همين گزارش ، حاضران د رجلسه بدفعات از سخنان محسن مخمبلاف با زدن دست استقبال کردند. بسياری از آنها با خبرنگار» خبرگزاری سبز» گفتند که درانجام تقلب شگقت در انتخابات رياست جمهوری ترديدی نيست و بر ضرورت تحريم کودتا گران انتخاباتی توسط پارلمان اروپا تاکيد کردند.
متن سخنان محسن مخملباف که د راختيار خبر گزاری سبز ايران قرارگرفته باين شرح است:

خانم ها و آقايان. نمايندگان محترم

من به عنوان يک ايرانی ، يک هنرمند و نماينده مردمی که به خاطر دمکراسی در ايران کشته می شوند در اين جا حضور دارم تا از شما بپرسم:

» اگر سرنشينان هواپيمايی توسط يک هواپيما ربا به گروگان گرفته شوند، آيا دولت های جهان هواپيما ربا را به رسميت می شناسند يا مسافران گروگان گرفته شده را؟ آيا ملت ها و دولت های جهان اعلام خواهند کرد که اين يک مسئله داخلی است بين مسافران و هواپيما ربا و يا آن که برای نجات مسافران اقدام خواهند کرد؟
ما ملت ايران امروز توسط دولت احمدی نژاد و خامنه ای به گروگان گرفته شده ايم.و از شما ملت ها و دولت های جهان می خواهيم گروگانگيران ما را به رسميت نشناسيد.»

احمدی نژاد تنها کودتايی عليه دمکراسی در ايران نيست. او در قدم بعدی صلح جهان را به مخاطره می اندازد. اگر امروز کشتار مردم ايران را بر او ببخشيد،فردا با کشتار مردم جهان توسط او چه خواهيد کرد؟

تصور نکنيد که جنبش مردم ايران با سرکوب ،کشتار، زندان وشکنجه به پايان رسيد.جنبش ما عليه دولت کودتا، ديگر بخشی از زندگی روزمره مردم ما شده است. شما خواهيد ديد که مردم ايران با مخالفت مدنی خود و با مبارزات غيرخشونت آميز خود اين دولت را در نهايت ساقط خواهند کرد.

شما می دانيد که: ده ها نفر را کشته اند.هزاران نفر را دستگير و شکنجه کرده اند.و خبرنگاران حتی خبرنگاران خارجی را دستگير کرده اند. رجال سياسی معترض به تقلب و ديکتاتوری را دستگير کرده اند، حتی به کارمندان محلی سفارتخانه ها که کارشان همان است که کارمندان سفارت خانه های جمهوری اسلامی رحم نکرده و آن ها را دستگير کرده اند.

هر کس با يک راديو و يا تلويزيون، يا نماينده يک رسانه غيردولتی مصاحبه کند در خطر است. مردم ايران حق دارند به جهان نگاه کنند و کسانی را که با اين دولت کودتا همکاری می کنند و به تداومش ياری می رسانند دشمن خود بدانند. مردم ايران نبايد فدای نفت خود شوند که تا هست و تا نياز به مصرف آن در جهان هست، دولت های ديگر به خود حق می دهند با کليددارش مذاکره و معامله کنند.

خشمی که نسل گذشته ايرانيان از آمريکا و بريتانيا داشت به خاطر کودتای ۲۸ مرداد و همکاری با دولت کودتايی بود. اين خشم بيش از نيم قرن مانع از آن شد که ايرانيان با غرب دوست باشند، و به حکومت عوام فريب ايران فرصت داد با استفاده از همين خشم بر آنان حکومت کنند و جهان متمدن را هم از يک متحد با فرهنگ محروم کرد.

کاری نکنيم که باز هم نسل های آينده ايرانيان به همين چشم به اروپا نگاه کنند. به مردم ايران پيام برسانيد که جهان امروز جهانی انسانی است که همه مردم جهان از درد هم باخبرند و هيچ عاملی نمی تواند آن ها را نسبت به درد همديگر بی اعتنا کند.

مردم ايران خود تکليف کودتاگران را روشن خواهند کرد، از دولت های اروپائی توقع اسلحه و کمک های مادی ندارند اما اين انتظار که دولت کودتارا دوست و شريک خود ندانند به نظر نمی رسد چندان انتظار غيرمعمولی باشد.

مردم ايران يک بند سبز به مچ خود بستند و يک شعار هم بيشتر نداشتند رای ما را اعلام کنيد نه رای خودتان را. و به همين اتهام الان زير شکنچه و در زندانند. آيا شما آسوده و ساکت خواهيد ماند تا با پول حاصل از فروش نفت باز هم دولت احمدی نژاد مردم ايران را شکنجه کند و برای تمام منطقه تروريست پرورش دهد و ديگران را با موشک تهديد کند.

سخنم را با خلاصه ای از آن چه آقای موسوی در بيانيه های خود منتشر کرده اند ادامه می دهم.:
«اعلام نتيجه انتخابات ايران بهت آور است. مردمی که رای داده اند خود می دانند که به احمدی نژاد رای نداده اند. مردم ايران آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بيايند تمکين نخواهند کرد. آنها ابتدا با استفاده بی حساب از امکانات دولتی برای تبليغ احمدی نژاد کوشيدند. سپس با تقلب گسترده رای مردم را وارونه نشان دادند. بعد با باتوم و شوک الکتريکی به جان اعضای ستاد اين جانب افتادند. بعد به جای اجازه راه پيمائی قانونی به مردمی که احمدی نژاد را رئيس جمهور مشروع نمی دانستند ،فضای کشور را نظامی کردند و با حالتی کودتاگونه ،با تيراندازی در خيابان ها به صورتی دلخراش گروهی از مردم را کشتند، هزاران نفر را زخمی، دستگير و شکنجه کردند و حتی نام و نشان شهيدان، مجروحان و بازداشت شدگان را به خانواده های آن ها اطلاع ندادند. تمامی رسانه هايی که از طريق آنان ارتباط اين جانب با جامعه برقرار می شد را مسدود کردند و حتی اگر کسی به نشانه اعتراض پارچه سبزی به دست خود بست را مورد ضرب و شتم قرار دادند. آن ها از من خواستند از حق شخصی خود بگذرم. مسئله انتخابات، مسئله شخصی من نيست و من نمی توانم بر سر حقوق و آرای پايمال شده مردم ، معامله يا مصالحه کنم. آن چه اتفاق افتاده است فراتر از تحميل يک دولت ناخواسته به ملت، که تحميل نوع جديدی از زندگی سياسی بر کشور ايران است. به طور خلاصه وضعيت امروز ايران اين است:
رای های دزديده شده،
دولتی بی مشروعيت سياسی،
مردمی مورد ستم و اهانت قرار گرفته،
جوانانی زخمی و دستگير و شکنجه شده،
خون هايی به زمين ريخته شده،
قلم هايی شکسته،
روزنامه هايی بسته
و فضای امنيتی و کودتاگونه
و بی اعتمادی تلخ و گسترده مردم.»

ما اعلام می کنيم که:

۱- اکثريت جامعه ايران که اين جانب ميرحسين موسوی نيز يکی از آنان هستم مشروعيت سياسی دولت ايران را نمی پذيريم. و از مردم جهان می خواهيم که همراه مردم ايران دولت غير مشروع احمدی نژاد را به رسميت نشناسند.

۲- ما خواستار جلوگيری از برخوردهای نظامی و امنيتی دولت غير مشروع ايران هستيم. و ازملت ها و دولت های آزاد و سازمان های سياسی و مدافعان حقوق بشر در جهان می خواهيم تا با حمايت از مردم ايران مانع از ادامه کشتار، دستگيری و شکنجه مردمی شوند که به خاطر رای دادن برای تعيين سرنوشت خويش سرکوب می شوند.

Comments (1)

حکايت محبوسين از ضرب و شتم و فشار برای اعتراف، شواهد جديدی از بدرفتاری و سرکوب، ديده بان حقوق بشر

(نيويورک، ۸ ژوئيه ۲۰۰۹) – ديده بان حقوق بشر امروز اعلام کرد مقام های ايران از بازجويی های خشن و طولانی، ضرب و شتم، محروميت از خواب و تهديد به شکنجه برای گرفتن اعترافات دروغين از محبوسينی که بدنبال انتخابات جنجال برانگيز رياست جمهوری ۱۲ ژوئن دستگير شده اند، استفاده می کنند. بنظر می رسد اين اعترافات با اين هدف گرفته می شوند که اتهام های واهی مقام های ارشد حکومت به قدرتهای خارجی مبنی بر دست داشتن در اعتراضات پس از انتخابات ايران را تقويت کند. در طی اين اعتراضات تاکنون حداقل ۲۰ نفر کشته شده اند.

سارا لی ويتسون مدير بخش خاورميانه و شمال آفريقای ديده بان حقوق بشر می گويد: «حکومت ايران سرسختانه بدنبال توجيه حملات خشونتبار خود به معترضان صلح جوست.» وی می افزايد: «چه عذری بهتر از اعتراف به توطئه های خارجی که به زور از محبوسين بدست آمده است؟»

ديده بان حقوق بشر شواهدی از محبوسين پس از آزادی آنها بدست آورده که حاکی از ارعاب و سوء رفتار با زندانيان توسط مسئولين به منظور گرفتن اعترافات دروغين است.

يک پسر ۱۷ ساله که در ۲۷ ژوئن دستگير و در اول ژوئيه آزاد شد برای ديده بان حقوق بشر تشريح کرد چگونه بازجوی زندان، او و سايرين را مجبور به امضای بيانيه های سفيد اعتراف کرد:

«در روز اول، بازجو مرا در حاليکه چشمبند داشتم به گاراژ برد. آنها همه را به مدت ۴۸ ساعت بدون اجازه خوابيدن ايستاده نگهداشتند. شب اول دست های ما را بسته و با باتون ما و ساير زندانيان را زدند. به زندانيان فحش می دادند. جو بسيار ترسناک بود. همه از ترس و اضطراب خودشان را خيس کرده بودند. از بچه ۱۵ ساله تا مرد ۷۰ ساله در بين ما بود. آنها برای ترحم التماس می کردند، گريه می کردند. اما نگهبانان توجهی نداشتند.

«طی دو روز بازجويی با چشم های بسته، همه چيز از ما پرسيدند: کجا درس خوانديم، پدر و مادرمان چه می کردند، به که رای داديم، چه کسی در خانواده ما تحصيلکرده است، آيا کسی در خانواده ما نظامی است. ما را مجبور کردند اسامی همه را بدهيم. وضع خيلی ترسناکی بود چون ما را تهديد می کردند و خيلی خشن بودند. تنها چيزی که می شنيديم گريه و فرياد سايرين بود.

«آنها تنها يک تکه نان بدون آب به ما دادند. روز آخر چشمبند ما را برداشته و مجبورمان کردند کاغذ سفيدی را امضا کنيم که در انتهای آن نوشته بود: من با همه اظهارات فوق موافقم.»

مقام های ايران گفته اند محبوسين به دخالت خود در توطئه بر اندازی حکومت از طريق انقلاب «مخملی» که مورد حمايت قدرتهای خارجی قرار دارد اعتراف کرده اند. مجتبی ذوالنور نماينده آيت الله علی خامنه ای در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ۲ ژوئيه گفت که همه محبوسين برجسته به جز يکی اعتراف کرده اند. آيت الله احمد جنتی عضو عاليرتبه شورای نگهبان در خطبه های نماز جمعه ۳ ژوئيه گفت حکومت برخی از اعترافات بدست آمده از محبوسين را علنی خواهد کرد.

رسانه های دولتی اعترافات برخی دستگير شدگان را پخش کرده اند. امير حسين مهدوی دبير روزنامه اصلاح طلب انديشه نو روز ۲۷ ژوئن در تلويزيون ايران اعتراف کرد گروه های اصلاح طلب از پيش از انتخابات ۱۲ ژوئن برای ايجاد ناآرامی برنامه ريزی کرده بودند. دوستان مهدوی که اعتراف او را مشاهده کردند به ديده بان حقوق بشر گفته اند که از حالات و رفتار او کاملا پيدا بود اين اعترافات تحت فشار بدست آمده است.

يکی ديگر از دستگيرشدگانی که اخيرا مجبور شد در تلويزيون ايران ظاهر شود مازيار بهاری خبرنگار نيوزويک در ايران بود. او در ۲۱ ژوئن دستگير شد و گفته می شود که در زندان اوين بسر می برد. ديده بان حقوق بشر موارد شکنجه و بدرفتاری با دستگير شدگان سالهای گذشته در زندان اوين را بطور مستند منتشر کرده است. مازيار بهاری اجازه نيافته وکيل و يا مادر مسن خود را که با او زندگی می کند ببيند. هنوز هيچ اتهامی عليه بهاری که دارای تابعيت دوگانه ايرانی کانادايی است مطرح نشده است.

در ۳۰ ژوئن خبرگزاری نيمه دولتی فارس گزارش داد که بهاری طی يک کنفرانس خبری تلاش های رسانه های غربی را برای طراحی شورشی در ايران مشابه «انقلاب مخملی» سال ۱۹۸۹ در چکسلواکی محکوم و اعتراف کرد که در پوشش خبری اين «تظاهرات غيرقانونی» نقش داشته است. نيوزويک قويا از بيگناهی بهاری دفاع کرده و خواستار آزادی سريع او شده است.

وجيهه مرصوصی همسر روشنفکر دگرانديش سعيد حجاريان که مسئولين او را در ۱۵ ژوئن دستگير کردند معتقد است همسرش برای امضای اعترافات کاذب تحت فشار شديدی قرار دارد. خانم مرصوصی پس از ملاقات با او در زندان اوين گفته است که زندگی سعيد حجاريان بدليل وضعيت بد جسمانی و فقدان مراقبت های پزشکی در زندان در خطر قرار دارد.

اطلاعات مربوط به آزار محبوسين همچنان فيلتر می شود. يک شاهد عينی که در اول ژوئيه به دادگاه انقلاب رفته بود به ديده بان حقوق بشر گفت:

«خانواده های صدها زندانی در جلوی در ورودی دادگاه جمع شده بودند. بر روی ديوار دادگاه فهرست اسامی ۱۳۴۹ زندانی که قرار بود بزودی آزاد شوند قرار داشت. فهرست جداگانه ای هم از ۲۲۳ نفر بر روی ديوار بود. گفته می شد اينها افرادی هستند که هنوز تحت بررسی قرار دارند و خانوده هايشان بايد چند هفته ديگر بازگردند. در طی چند ساعتی که من در جلوی دادگاه بودم چند نفر را ديدم که آزاد شدند. تقريبا همه آنها صورت و دستهايی کبود داشتند. بعضی از خانواده ها با ديدن پسران و دخترانشان در چنين شرايط بدی شروع به گريه کردند. برخی خانواده های ديگر هم می گفتند که پسران و دخترانشان ناپديد شده اند و نامهايشان در فهرست اعلام شده نيست.»

مسئولين هزاران نفر را در جريان سرکوب های سراسری دستگير کردند. هدف از اين سرکوبها پايان دادن به تظاهرات وسيع خيابانی بود که در تهران و ساير شهرهای ايران از ۱۳ ژوئن و بدنبال اعلام نتايج انتخابات ۱۲ ژوئن که محمود احمدی نژاد را برنده قطعی می دانست براه افتاد. گرچه مسئولين بسياری از دستگير شدگان را آزاد کرده اند، اما همچنان مشغول دستگيری افراد بيشتری هستند. ديده بان حقوق بشر اسامی ۴۵۰ زندانی را که نيروهای امنيتی از ۱۳ ژوئن دستگير کرده اند جمع آوری کرده است. اين افراد شامل بيش از يکصد چهره سياسی، روزنامه نگار، مدافع حقوق بشر، شخصيت دانشگاهی و وکيل است.

بسياری از سرشناس ترين افراد دستگير شده سه هفته است که بدون تماس با دنيای بيرون و بدون امکان دسترسی به وکيل و خانواده خود نگهداشته شده اند. اين نگرانی بوجود آمده است که اين افراد احتمالا برای اعترافهای کاذب تحت آزار و فشار قرار دارند.

حکومت ايران در گذشته زندانيان سياسی را اغلب تحت فشارهای گوناگونی از جمله ضرب و شتم، محروميت از خواب، حبس در سلول انفرادی، شکنجه و تهديد به شکنجه قرار می داد تا آنها را مجبور به اعتراف کند. اين اعترافات سپس علنی و برای مجرم و بی اعتبار کردن منتقدين حکومت مورد استفاده قرار می گرفت.

بدليل اين سوابق سوء، بستگان، دوستان و همکاران بسياری از دستگيرشدگان سرشناس که ديده بان حقوق بشر با آنها تماس گرفته نسبت به احتمال بدرفتاری در زندان و نيز اعترافات اجباری کاذب ابراز نگرانی کرده اند.

قوانين بين المللی حقوق بشر صريحا مدافع محبوسين در مقابل بدرفتاری از جمله «اعترافات» اجباری است. اصل ۱۴ ميثاق بين المللی حقوق مدنی و سياسی که ايران يکی از اعضای آن است تاکيد می کند هر فردی که متهم به ارتکاب جرمی می شود، حق دارد «با وکيل مورد انتخاب خود تماس بگيرد» و «مجبور نشود عليه خود شهادت بدهد و يا اعتراف به گناه کند.» بند ۲۱ «اصول سازمان ملل متحد مبنی بر حمايت از کليه اشخاص تحت هر نوع حصر و زندان» تصريح می کند «هيچ فرد محبوسی نبايد در حين بازجويی مورد خشونت، ارعاب و اقداماتی قرار گيرد که قدرت تصميم گيری و يا قضاوت او را تحت تاثير قرار دهد.» سنگ بنای قوانين بين المللی حقوق بشر عدم استفاده از مدارک و اعترافاتی است که تحت شکنجه و يا بدرفتاری های ديگر بدست آمده است.

برای گزارش های بيشتر ديده بان حقوق بشر درباره ايران لطفا نگاه کنيد به:
‎http://www.hrw.org/en/middle-eastn-africa/iran

برای اطلاعات بيشتر لطفا با اين اشخاص تماس بگيريد:
در نيويورک، سارا لی ويتسون (انگليسی):
(موبايل) ‎۱-۷۱۸-۳۶۲-۰۱۷۲ يا ‎ ۱-۲۱۲-۲۱۶-۱۲۳۰
whitsos@hrw.org يا‎

در لندن، تام پورتئوس (انگليسی):
(موبايل) ‎ ۴۴-۷۹-۸۳۹۸-۴۹۸۲ يا‎
۴۴-۲۰-۷۷۱۳-۲۷۶۶

نوشتن دیدگاه

درخواست جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران از خانواده هايی که در هفته های اخير بستگان شان دستگير يا ناپديد شده اند

۱۷ تير ۱۳۸۸
اطلاعيه

پس از سه هفته سکوت، دروغزنی و جوّ سازی، مسئولان قضايی جمهوری اسلامی ناگزير از اعتراف به اين واقعیّت شدند که در پی حالت فوق العاده و جوّ پليسی- ضد امنیّتی که بر جامعه ايران تحميل کرده اند، به بازداشت بيش از ۲۵۰۰ تن دست يازيده اند.
ما در نخستين اظهار نظر درباره ابعاد بازداشت های گسترده در تاريخ ۵ تير ماه خطاب به رسانه های خبری گفتيم که «حداقل ۲۰۰۰ تن دستگير شده اند که از بين آنان صدها تن در زمره ناپديد شده گان هستند که در جريان تظاهرات مسالمت آميز توسطّ بسيجيان، پاسداران و نيروهای انتظامی دستگير شده اند و خانواده هايشان نمی دانند که آنان کشته يا مجروح شده اند و يا اينکه در زندان به سر می برند».

اکنون هم که مسئولان قضايی مدّعی هستند که ۲۰۰۰ تن آزاد شده اند و ۵۰۰ تن همچنان در زندان هستند، نه رقم واقعی زندانيان و نه هويت اکثريت آنان بر ما معلوم است و خانواده های آنان هم در بی خبری کامل و نگرانی مدام به سر می برند.
از اين رو امروز شکوائيه ای از سوی جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران و فدارسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر به ضميمه صورتی حاوی ۱۷۲ تن از دستگير شده گان اخير خطاب به دو نهاد سازمان ملل متحد : گروه تحقيق درباره بازداشت های خودسرانه و گروه تحقيق درباره گمشدگان قهری، به دفتر اين دو گروه در مقر اروپايی سازمان ملل در ژنو تسليم گرديد.
از آنجا که نمايش های فضاحت بار تلويزيونی جمهوری اسلامی مؤيد اعمال شکنجه های بدنی و روانی بر روی زندانيان است، رونوشتی از اين شکوائيه برای گزارشگر ويژه سازمان ملل درباره شکنجه هم ارسال شده است.
جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران ترديدی ندارد که رقم واقعی بازداشت شدگان در پی کودتای ۲۲ خرداد بيش از ارقام اعلام شده از سوی مسئولان انتظامی- اطلاعاتی- قضايی جمهوری اسلامی است. همچنان که بنا به خبرهای موثّق رقم کشته شده گان هم به مراتب بيش از تعداد ۲۰ کشته ايست که مقامات انتظامی- اطلاعاتی اعلام کرده اند.
از آنجا که آئين رسيدگی در دو نهاد ياد شده سازمان ملل مستلزم دادن اطلاعات دقيق درباره هویّت زندانی يا گمشده، تاريخ و محّل دستگيری يا ناپديد شدن اوست، جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران از همه خانواده هايی که در پی نزديک به چهار هفته گذشته يکی از بستگانشان دستگير يا ناپديد شده است، تقاضا دارد که مشخصات کامل وی را هر چه زودتر برای ما ارسال دارند تا صورت تکميلی بازداشت شده گان يا ناپديد شده گان حوادث اخير به دو نهاد سازمان ملل تسليم گردد.
نشانی جامعه حقوق بشر در ايران :

LDDHI
BP 2
75624 Paris cedex 13 France
e-mail : lddhi@wanadoo.fr
عبدالکريم لاهيجی
رئيس جامعه دفاع از حقوق بشر در ايران
نايب رئيس فدراسيون بين المللی جامعه های حقوق بشر

نوشتن دیدگاه

ابوالفضل فاتح، ايران را ترک کرد

سحام نيوز

ابوالفضل فاتح، ايران را به مقصد انگليس ترک کرد.

به گزارش ثانيه‏نيوز، ابوالفضل فاتح، مسئول کميته اطلاع رسانی ستاد مهندس مير حسين موسوی، روز يکشنبه، ايران را به مقصد انگليس ترک کرد.

وی چهارم تير به دليل اتفاقات بعد از انتخابات توسط اطرافيان موسوی برای روشن شدن برخی موارد در اين خصوص، ممنوع الخروج شده بود.

نوشتن دیدگاه

محمد رضا يزدان پناه از اعضای جوان جبهه مشارکت و فيض الله عرب سرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب، بازداشت شدند

نوروز

محمدرضا يزدان پناه يکی ديگر از اعضای جوان جبهه مشارکت بازداشت شد.
به گزارش خبرنگار نوروز وی شب گذشته در حال مراجعه به منزل بازداشت شده است و پی گيريهای همسرش تا به حال نتيجه ای در بر نداشته است.، و به مانند ديگر بازداشت شدگان هيچ نهاد قضايی و امنيتی مسئوليت اين بازداشتها را بر عهده نگرفته است.

محمدرضا يزدان پناه از روزنامه نگاران جوان و با تجربه روزنامه های اصلاخطلب از جمله شرق، کارگزاران، هم ميهن و فرهيختگان بوده است.

با اين حساب تعداد اعضای بازداشت شده جبهه مشارکت که تاکنون نوروز توانسته است نسبت به بازداشت آنان اطمينان حاصل کند به ۲۰ تن رسيده است که حاکی از بيشترين برخورد مقامات امنيتی با اعضای اين حزب در حوادث پس از انتخابات دارد.

لازم به ذکر است که دفتر جبهه مشارکت ايران اسلامی در اولين روز پس از انتخابات رياست جمهوری توسط نيروی های امنيتی پلمپ گرديده و بسياری از اعضای اصلی اين حزب يا دستگير شده اند .

***

فيض الله عرب سرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی بازداشت شد

فيض الله عرب سرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی و معاون وزارت بازرگانی در دوره اصلاحات ديروز – سه شنبه – بازداشت شد.
در پی يورش نيروهای امنيتی به منزل فيض الله عرب سرخی، ماموران بدون ارائه هر گونه حکمی وی را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
پی گيری های خبرنگار نوروز جهت يافتن محل بازداشت و نهاد بازداشت کننده وی نتيجه ای در بر نداشت.
فاطمه عرب سرخی، خبر بازداشت پدرش را در وبلاگش اعلام کرده و می نويسد:
«سلام
متاسفانه اتفاقی که مطمئنا بالاخره می افتاد، افتاد.
بابا هم مانند خيلی ديگه از همفکر هاش يعنی کسانی که از لحاظ فکری نزديک ترين آدمها به امام محسوب ميشدند بازداشت شد تا ميزان تحملش توی مراحل مختلف شکنجه های روحی برای پروژه تواب سازی و گرفتن اعترافات دروغين سنجيده شود.
دوستت دارم بابا و اميدوارم مثل هميشه محکم و استوار باشی. مثل اون روزهائی که از جبهه برمی گشتی و خاطرات رشادت و شهادت طلبی دوستانت که الان خيلی هاشون ديگه در جمع ما نيستند رو تعريف ميکردی. يادمه هميشه می گفتی که نبايد خونشون پايمال بشه.
پس بابای قهرمان من نگذار که خون شهدا و اهداف زيباشون از بين بره.
منتظرت می مونيم با همون اشتياقی که منتظر ظهور آقا امام زمان هستيم.»
گفتنی است مهندس بهزاد نبوی، محمد جواد امام، شهاب پور قاسمی، مجيد نيری، صادق نوروزی، امير حسين مهدوی ديگر اعضای سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی هستند که در هفته های اخير بازداشت شده اند.

نوشتن دیدگاه

Older Posts »