Archive for ژوئیه 27, 2009

علی مطهری: آقای شاهرودی! قاتل محسن روح الامینی را معرفی کنید



به گزارش تابناک متن این نامه به این شرح است:

جناب آقای شاهرودی (دامت برکاته)

ُریاست محترم قوه قضائیه

با اهدای سلام و آرزوی توفیق برای جنابعالی، اخبار متواتر حکایت از آن دارد که نوع برخورد با برخی بازداشت‌شدگان اخیر بر خلاف موازین اسلامی و توأم با فشارهای روحی و جسمی بوده و گاهی به مرگ فرد بازداشت شده منتهی شده است که آخرین آنها مرگ جانگداز مرحوم محسن روح‌الامینی فرزند آقای دکتر روح‌الامینی رئیس محترم انستیتو پاستور بود که دل همه انسان‌های شریف و دوستداران انقلاب اسلامی را به درد آورد.

این جرم‌ها که به وسیله افراد مشکوکی که در مسلمانی آنها تردید است انجام می‌شود و باعث می‌گردد که زحمات برادران خدوم نیروی انتظامی و بسیج و سپاه بر باد برود نباید بدون مجازات باقی بماند، خصوصا که این افراد طبق قانون ضابطان قوه قضائیه محسوب می‌شوند.

این مجازات‌ها موجب تقویت نظام جمهوری اسلامی است. باید فرد‌ مجرم با همان عنوان سازمانی‌اش به مردم معرفی و مجازات شود. به نظر می‌رسد که جنابعالی به عنوان مدعی‌العموم حساسیت لازم را نسبت به مبارزه با این ظلم‌ها و دفاع از حقوق مظلومان ندارید والا کار به اینجا نمی‌رسید.

اگر از ابتدا در مقابل تخلفات مسوولان و وابستگان آنها مسامحه نمی‌کردید و همه اتهامات و شایعات، شفاف و حق از باطل جدا می‌شد، فضایی برای مناظره کذایی احمدی‌نژاد، موسوی و به دنبال آن این فتنه پدید نمی‌آمد. همچنان که اگر دادگاه بررسی اتهامات مطروحه در گزارش تحقیق و تفحص مجلس هفتم را تشکیل می‌دادید و خصوصا به اتهامات متهم ردیف اول آن رسیدگی و قوه‌قضائیه را اصلاح و تقویت می‌کردید اکنون این قوه در مقابل قتل ناجوانمردانه جوان رشیدی مانند محسن روح‌الامینی سکوت نمی‌کرد.

هنوز دیر نشده است، به عنوان اولین گام قاتل عمدی یا سهوی او را به جامعه معرفی و مجازات کنید تا تسلی خاطر برای خانواده او و همه ملت ایران و عبرتی برای جانیانی که خود را بازجو نامیده‌اند گردد.

نوشتن دیدگاه

شایعه توصیه آیت‌الله وحید خراسانی به صادق لاریجانی در مورد نپذیرفتن ریاست قوه قضاییه


خبرآنلاین
یک روزنامه حامی دولت شایعه منتسب به آیت الله وحید را رد کرد.

روزنامه وطن امروز نوشت:

یک مقام آگاه و نزدیک به آیت‌الله صادق لاریجانی در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر اینکه «آیت‌الله وحید خراسانی در پاسخ به مشورت صادق لاریجانی – داماد وی – در باره پذیرش پست ریاست قوه قضائیه او را نهی کرده است» اظهار داشت: چنین اخباری، شایعه‌ای بیش نیست و از اساس تکذیب می‌شود.

وی افزود: آیت‌الله صادق لاریجانی از چند ماه پیش به‌طور منظم در دفتر کار خود در یکی از ساختمان‌های قوه‌قضائیه در تهران مستقر است و فعالیت دارد.

نوشتن دیدگاه

وکیل شجریان: برخی پشت پرده آهنینند اما ما تلاش خود را می‌کنیم

رادیوفردا

توسط میر علی حسینی

در پی شکایت استاد محمدرضا شجریان از صدا و سیمای جمهوری اسلامی به دلیل پخش غیرمجاز ترانه‌های ایشان از این رسانه، روزنامه کیهان در شماره ۱۴ تیرماه خود، در مقاله‌ای، آقای شجریان را مورد انتقاد قرار داد و او را وطن‌فروش نامید.

به همین دلیل، استاد شجریان از طریق وکیل خود محمدحسین آغاسی از روزنامه کیهان نیز شکایت کرد.

محمدحسین آغاسی، وکیل محمدرضا شجریان، در ارتباط با جزئیات و چگونگی ابلاغ این دو شکایت، به پرسش‌های رادیو فردا پاسخ گفته است.

رادیو فردا: آقای آغاسی، انگیزه استاد شجریان از ارائه این شکایت‌ها چه بود؟

محمدحسین آغاسی: کلیه آوازها و آثاری که آقای شجریان می‌خواند، متعلق به خود ایشان است و در شرکت خصوصی که متعلق به ایشان است، تولید می‌شود. بنابراین به موجب قانون کلیه حقوق مرتبطه با این آثار متعلق به خود آقای شجریان است و بر اساس قانون حمایت حقوق مؤلف و مصنف کسی مجاز نیست بدون اجازه ایشان از آثار این هنرمند استفاده و بهره‌برداری کند.

همین قانون که در تمام کشورهای دنیا هم وجود دارد؟

بله کاملاً درست است و این قانون خوشبختانه مربوط به سال ۱۳۴۸ به این طرف است. ما می‌بینیم که صدا و سیمای جمهوری اسلامی به علت قدرتی که در خود احساس می‌کند، اصولاً به این موضوع هیچگونه توجهی نمی‌کند. موکل من، استاد شجریان، چندین بار به شخص آقای ضرغامی و معاونان ایشان متذکر شده که «از صدای من استفاده نکنید» اما بازهم بی‌توجهی شده تا اینکه اخیراً کتباً این را اعلام کرد.

دلیل اینکه امروز این شکایت مطرح شده، چیست؟

علتش این است که سیمای جمهوری اسلامی کلیپ‌هایی می‌ساخت و تصاویری را با صدای ایشان از تلویزیون پخش می‌کرد، که به هیچوجه مورد پسند و سمت و سوی نظریات استاد شجریان نبود. به همین دلیل ناچار شد که برای اثبات این موضوع که اولاً «من با اینها همسو نیستم و اینها بدون اجازه من مورد استفاده قرار می‌گیرد» شکایت بکند و از طرفی هم وقتی از این آثار استفاده کنند، بدانند که بدون مجوز قانونی است.

علت شکایت ما از صدا و سیما به این جهت بوده و اتفاقاً بازپرس پرونده هم که از دادسرای کارکنان دولت است، کتباً این را به صدا و سیما ابلاغ کرده که اگر مجوزی دارید که نشان بدهد مجازید صدای ایشان را پخش کنید، این را ارائه کنید.

پس از اینکه شکایت آقای شجریان علیه صدا و سیما مطرح شد، روزنامه کیهان مطلب تندی علیه آقای شجریان نوشت و ایشان را وطن‌فروش نامید. این شکایت دوم علیه روزنامه کیهان به دلیل اهانتی است که از طرف روزنامه کیهان عنوان شده؟

بله، بعد از اینکه ایشان این تذکرات را به صدا و سیما داد و اینها ترتیب اثر ندادند، آقای شجریان مصاحبه‌ای را با یکی از رسانه‌های بین‌المللی کرد و این موضوع را رسماً اعلام کرد.

همین بهانه‌ای شد در دست مدیران روزنامه کیهان که در ۱۴ تیرماه طی مقاله‌ای اهانت بسیار سنگینی را نسبت به ایشان روا داشتند و استاد شجریان را که واقعاً اسطوره موسیقی ایران است، و برای قسمت اعظم مردم ایران اعم از مذهبی و غیرمذهبی و همگان محبوب است، سرودهای میهنی ایشان مرتباً ورد زبان افراد میهن‌پرست و دوستاران آزادی است، ایشان را وطن‌فروش نامید و پس از آن در خلال مقاله اهانت‌های دیگری را نسبت به استاد روا داشت.

بنا بر این استاد به من دستور دادند که در این زمینه شکایتی مطرح کنم و این شکایت علیه مدیر مسئول روزنامه کیهان، آقای حسین شریعتمداری مطرح شده و طبیعتاً در این هفته‌ای که هستیم، مطلب به ایشان ابلاغ خواهد شد.

از آنجا که این دو شکایت جداگانه به دو دلیل مختلف انجام شده، شما چگونه اینها را پیگیری می‌کنید که بتوانید منافع آقای شجریان را در هر دو جهت تأمین کنید؟

همانطور که گفتید، دو علت و دو جهت جداگانه است؛ یکی تجاوز به حقوق مصنف و صاحب حق و اثر است که قانون دیگری دارد و شش ماه تا سه سال هم حبس برای کسی در این قانون در نظر گرفته شده که بدون اجازه صاحب اثر، اثر یک هنرمند را پخش می‌کند و طبیعتاً در اینجا مدیران صدا و سیما هستند که تحت تعقیب قرار می‌گیرند.

استاد از من خواسته که تا نهایت کار پیش بروم و به آقایان ثابت کنم که در مملکت احتمالاً قانون اجرا خواهد شد و قاضی نمی‌تواند این را نادیده بگیرد که آثار استاد، بارها و بارها بدون اجازه ایشان پخش شده و قانونی که وجود دارد به قوت خود باقی است و باید کسی که مرتکب جرم شده، مجازات شود.

اما در مورد روزنامه کیهان، من هم موافق هستم با همه کسانی که معتقدند برخی افراد پشت پرده آهنین قرار دارند و از یک مصونیت خاص نانوشته‌ای برخوردارند. اما ما تلاش خود را می‌کنیم، برای اینکه تا آنجا که امکان دارد جلوی هتاکی بیشتر این افراد را علیه استاد بگیریم.

آقای آغاسی این شکایت پس از پخش غیرمجاز ترانه‌های ایشان بر روی تصاویری که مورد صلاحدید مقامات صدا و سیما بوده، آیا با واکنشی از سوی افکار عمومی هم روبه‌رو شده که مردم از خود بپرسند که چرا ترانه آقای شجریان بر روی چنین تصاویری استفاده شده؟

در ابتدای امر واکنش‌هایی بود که با تعجب برخورد می‌کردند. اما بعد از اینکه مردم اطلاع پیدا کردند که استاد شجریان خودش را از همان قبیل خس و خاشاک معرفی کرد و علاقه‌مند بود که صدای کسی که جزو خس و خاشاک است نباید بر علیه خس و خاشاک مورد استفاده قرار بگیرد، با واکنش و در واقع استقبال وسیع مردم مواجه شد و من دیدم حتی به عنوان وکیل ایشان صحبتی می‌شود، خوشحال می‌شوند که یکی از هنرمندان محبوب آنها علیه آنها نیست.

نوشتن دیدگاه

آقاتهراني؛ اينها منافق اند، برخورد کنيد

اعتماد

معلم اخلاق کابينه دولت نهم بار ديگر در نطق خود در مجلس روايت هايي از امام علي(ع) آورد تا نتيجه گيري کند تمام برخوردها با بازداشتي ها حق است چون منافق هستند. ويگفت؛ «گاهي يک آشوب و نفاقي در يک منطقه ايجاد مي شود که پشتوانه ندارد و اين فرقمي کند با زماني که يک اغتشاشي که در بيرون هدايت مي شود، ايجاد شود.» او پاسخنماينده اقليت، پزشکيان، را که از امام علي(ع) روايت کرده بود اسلام دين تساهل وتسامح، محبت و مهرباني است و اشاراتي به بيانات حضرت مولا اميرالمومنين داشت، اينطور پاسخ داد؛ «برخي از دوستان مي گويند حضرت اميرالمومنين که منافقان را گردنزدند، بايد بگويم اين هر دو، درست بوده، اما کامل نيست. در قرآن در سوره مبارکهعنکبوت آمده است؛ آيا مردم مي پندارند که گفتند ايمان آورديم ما پذيرفتيم و اينهابه فتنه نمي افتند؟ وي با بيان اينکه معناي فتنه، آشوب، اضطراب و زد و خورد است کهبر اثر اختلافات سليقه پيش مي آيد، به بخشي ديگر از اين آيه مبني بر اينکه اين امرهميشه پيش از اين نيز بوده است اشاره کرد و اظهار داشت؛ نکته جدي اين است که انساندر اين امتحانات قبول شود و بتواند درست با اين امتحانات برخورد کند. آقا تهرانيهزار دليل و برهان آورده تا برخورد با بازداشت شدگان را توجيه کند؛ در خصوص اينکهگفته شده برخورد اهل بيت با منافقان چگونه بوده است، بايد گفت از حضرت امام صادق(ع) سوال شد چطور شد در جنگ نهروان وقتي خوارج فرار کردند، حضرت اميرالمومنين (ع) فرمودند رهايشان کرده و تعقيب نکنيد، اين کار را نکردند که اتفاقاً ابن ملجم، قاتلحضرت مولا جزء همين افراد بود. اما در جنگ صفين، وقتي معاويه، به عنوان يک منافقشکست خورد، او را تعقيب مي کنند و حضرت مي فرمايند کساني را که فراري مي شوند تعقيبکرده و با آنها برخورد کنيد. امام در بيان علت مي فرمايند به اين دليل که آنها عقبهدارند ولي اينها عقبه ندارند. گاهي يک آشوب، نفاق و سر و صدايي در يک منطقه بلند ميشود که پشتوانه ندارد و اين فرق مي کند با زماني که يک آشوب و اغتشاش ايجاد مي شودکه آن را از بيرون هدايت مي کنند.

نوشتن دیدگاه

مادر شیوا نظرآهاری: دخترم به بند عمومی منتقل شده است

محمد ضرغامی
رادیو فردا

بیش از ۴۰ روز از بازداشت شیوا نظرآهاری عضو کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر در ایران می‌گذرد.

مقام‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران پس از یک ماه با انتقال خانم نظرآهاری از سلول انفرادی به یک سلول دیگر موافقت کرده‌اند و در این سلول شیوا نظرآهاری به همراه چهار زندانی دیگر نگهداری می‌شوند.

در همین اثنا محمد نظرآهاری پدر شیوا نیز با انتشار نامه‌ای خطاب به دخترش نوشته است: «شیوا جان، باور کن در اندیشه ما زندان وعده انقلاب نبود».

شهرزاد کریمان مادر خانم نظرآهاری در گفت‌وگو با رادیو فردا از آخرین تحولات در ارتباط با پرونده اتهامی دخترش می‌گوید.

رادیو فردا: خانم کریمان، آخرین اطلاعی که از وضعیت دختر خود دارید چیست؟



شهرزاد کریمان: طی تماسی که شيوا با خانه داشت گفت که حالم خوب است و نگران من نباشيد اما هنوز معلوم نيست کی آزاد می‌شوم.

او تقاضاکرده بود ما به زندان برويم و برايش پول ببريم، من از او پرسيدم مگر قرار است در زندان بمانی؟ گفت فکر نمی‌کنم به اين زودی آزاد شوم و فعلاً چيزی به من نگفته‌اند.

در مورد اتهامش پرسيدم، گفت هنوز چيزی به من نگفته‌اند. از او در مورد شرايط زندان پرسيديم، گفت زندان است ديگر. خواهرش پرسيد کسی پيش تو است؟ گفت بله کسی اينجا هست.

يعنی شيوا در سلول انفرادی نيست؟

خير، در بند عمومی ۲۰۹ است و گويا چهار نفر هم سلول هستند که يکی از آنها خانم بنی‌يعقوب است.

فکر می‌کنيد اين مسئله برای وضعيت شيوا بهتر است؟

همين که در انفرادی نيست برای ما دلگرمی است، چون شرايط انفرادی بسيار سخت است. فکر کنيد بچه من ۳۲ روز در انفرادی به سر برده؛ در يک سلول ۱.۵ متر در دو متر بدون هيچ امکاناتی. در انفرادی حتی اجازه ندارند روزنامه داشته باشند.

انشاءالله بتوانيم اين مسئله را به فال نيک بگيريم و زمينه آزادی اينها هر چه زودتر فراهم شود.

از کجا متوجه شديد هم سلولی شيوا، خانم بنی‌يعقوب است؟

من سؤال کردم می‌توانی بيشتر تماس بگيری؟ گفت نه فکر نمی‌کنم، هر بار که بازجو بيايد اجازه می‌دهد تلفن بزنيم. از او پرسيدم تنهايی؟ گفت نه به بند عمومی ۲۰۹ آمده‌ام که سلول‌های آن چهار نفری است. پرسيدم هم سلولی‌هايت چه کسانی هستند و مثل خود تو فکر می‌کنند؟ گفت مادر آنها را نمی‌شناسی، ولی يکی از آنها خانم بنی‌يعقوب است.

ما اين طوری متوجه شديم وگرنه هرچه به زندان اوين و دادگاه انقلاب مراجعه می‌کنيم همه انکار می‌کنند که اسم اين بچه‌ها در ليست زندان است.

خانم کريمان، چگونه دادگاه انقلاب و زندان اوين منکر حضور يک زندانی با نام شيوا نظرآهاری در داخل زندان هستند و بعد شيوا از داخل زندان با شما تماس می‌گيرد؟

من روز عيد مبعث که به زندان اوين رفته بودم، گفتم وقتی من می‌دانم بچه‌ام در ۲۰۹ اوين است چرا شما می‌گوييد اسم او در کامپيوتر زندان نيست؟ جواب دادند که ما اصلاً از ۲۰۹ هيچ اطلاعی نداريم و تمام مسئوليت آن دست وزارت اطلاعات است و شما بايد از آن طريق اقدام کنيد.

دادگاه انقلاب هم به ما می‌گويد بايد پرونده شيوا در زندان تکميل شود و برای ما ارسال کنند تا قاضی بتواند قضاوت کند. وقتی زياد پيگير می‌شويم يک تلفن در دادگاه انقلاب هست که می‌گويند شماره ۳۵۱۲ را بگير، اگر از آن طرف خط کسی گوشی را بردارد که صحبت می‌کنيم و او هم يک جواب سربالا می‌دهد و اگر بار دوم بخواهيم تماس بگيريم اصلاً گوشی را بر نمی‌دارند و پاسخگو نيستند.

در اين بين پدر شيوا هم يک نامه نوشته است، دلیل این اقدام چه بود؟

پدر شيوا جزو انقلابيون سال ۵۷ بود و به رغم مخالفت‌های من و مادرش هميشه در راهپيمايی‌ها حضور داشت و هميشه به ما نويد می‌داد حکومت استبدادی برچيده خواهد شد. او خودش در چاپخانه کار می‌کرد و در چاپ کتاب‌های انقلابی که چاپ آن ممنوع بود دست داشت.

او اصلاً انتظار نداشت بعد از ۳۰ سال با آن همه فداکاری برای به ثمر نشستن انقلاب ۵۷ اکنون بيش از ۴۰ روز حتی از بچه خود خبری نداشته باشد.

پدر شيوا در تظاهرات ۳۰ خرداد امسال بيرون رفته بود و وقتی در ايستگاه نواب نيروی انتظامی به جمعيت فشار می‌آورد، زمين خورده و پايش شکسته است. با اين پای شکسته مجبور است وضعيت شيوا را پيگيری کند شايد جوابی به ما بدهند.

پدر شيوا اين بار بعد از ۳۰ سال، تمام بی‌عدالتی‌هايی را که شيوا گاهی در خانه مطرح می‌کرد، با چشم خود ديد.

نوشتن دیدگاه

انتقال نبوی، تاج زاده، حجاریان و عرب‌سرخی به زندان 66 سپاه

گزارش «موج سبز آزادی» از آخرین وضعیت سران زندانی سازمان مجاهدین انقلاب

جدیدترین گزارش‌های رسیده از نگرانی جدی درباره‌ی وضعیت اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران حکایت دارد و از انتقال سران این سازمان به یکی از زندان‌های سپاه و سپرده شدن بازجویی از آنها به یک تیم جدید زیر نظر نماینده رهبری در حفاظت اطلاعات سپاه خبر می‌دهد.

بر اساس گزارش رسیده به «موج سبز آزادی» بهزاد نبوی، از سران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، از زندان اوین خارج و به بازداشتگاه شصت و شش سپاه منتقل شده است.
این گزارش حاکی است مصطفی تاج زاده نیز پس از آنکه به علت شدت برخورد ضربات کابل بر پشتش، کلیه‌هایش دچار مشکل شده و در بیمارستان شهید مدرس تهران مورد مداوا قرار گرفته است، از بیمارستان مدرس به زندان شصت و شش سپاه منتقل شده است. پیش از این هم خبر رسیده بود که مصطفی تاج زاده دیسک گردن و کمرش مشکل پیدا کرده است.
به گزارش «موج سبز آزادی» فیض‌الله عرب‌سرخی نیز که پیش از اين در بازداشتگاهی در خیابان فرشته تهران (که اطلاعات سپاه پاسداران به تازگی آن را تاسیس کرده) نگهداری می‌شده، به بازداشتگاه شصت و شش منتقل شده است.
این گزارش همچنین حاکی است سعید حجاریان از جمله دیگر بازداشت شدگان نیز، طبق اظهارات دخترش، ظاهرا دچار بیماری یرقان شده است. از محل نگهداری حجاریان اطلاعی در دست نیست، اما اخبار تایید نشده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه سعید حجاریان در هفته‌ی گذشته تحت تدابیر شدید حفاظتی در بیمارستان نیروی هوایی دیده شده است. بدین ترتیب، با توجه به قرار گرفتن بیمارستان نیروی هوایی در اتوبان تختی و در نزدیکی بازداشتگاه شصت و شش، این احتمال وجود دارد که او نیز در همان بازداشتگاه نگهداری می‌شود.
بر اساس گزارش تایید شده‌ی «موج سبز آزادی» سران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران هم‌اکنون همگی در اختیار اطلاعات سپاه پاسداران هستند و تیم بازجویی مشخصی هم‌اکنون در بازداشتگاه شصت و شش مشغول کار تخلیه اطلاعاتی و القای موارد خواسته شده به این چهار فعال سیاسی زندانی هستند.
گفتنی است مسئولیت سرپرستی تیم بازجویی این چهار تن با حجت‌الاسلام ا. س است که از نمایندگان رهبری در سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، از جمله اعضای هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات و نیز عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است. این فرد از برخی مقامات بالا ماموریت گرفته تا به هر شکل ممکن از این چهار نفر اقرار کتبی و ویدئویی بگيرد.
برخی نزدیکان این چهار فعال سیاسی با توجه به خصومت دیرینه‌ای که برخی چهره‌های جامعه‌ی روحانیت و دیگر سران اصولگرا با هر چهار نفر این بازداشت شدگان داشته و دارند، نسبت به جان آنها احساس خطر می‌کنند. به عقیده‌ی ایشان، با توجه به فضای سیاسی- امنیتی حاکم بر تیم بازجویی، به نظر می‌رسد آنها در صدد آن‌اند که با القای مطالب مورد نظرشان به افراد فوق، راه را برای محاکمه‌ی قضایی آنها و صدور اشد مجازات و حکم زندان طویل‌المدت برای این چهار تن هموار كند.

نوشتن دیدگاه

خبرهایی از بازداشتی‌های کارگزاران

سایت کانون جوانان حزب کارگزاران خبر داد که 5 عضو این حزب بازداشت شده‌اند و تنها یکی از آنها توانسته است با خانواده‌ش ملاقات کوتاهی داشته باشد.

به نوشته‌ی سایت «جوان فردا» متعلق به کانون جوانان حزب کارگزاران سازندگی استان تهران، نوشت: انتخابات دهم ، انتخاباتی عجیب و نادر از هر لحاظ در طول ٣١ سال عمر جمهوری اسلامی ایران بوده و بعضی از اتفاقات در دنیا كم سابقه است . یكی از این موارد نادر حجم بازداشتهای خودسرانه پس انتخابات است. پس از اعلام نتایج باور نكردنی انتخابات انتخابات دهم ، معترضین به این نتایج در كشور شروع به راهپیمایی های مسالمت آمیز كرده و اعتراض خود را به نمایش گذاردند.
در ادامه‌ی مطلب این سایت آمده است: یكی از اتفاقات مهم پس از دهمین دوره انتخابات ، دستگیری فعالان سیاسی و اعضای احزاب رقیب نامزد انتخاباتی پیروز و دولت كنونی است. در این دستگیری ها تاكنون 5 تن از اعضای حزب كارگزاران سازندگی به شیوه های مختلف دستگیر شده كه تاكنون نیز آزاد نشده اند. دستگیرشدگان حزب كارگزاران سازندگی عبارتند از: محمد عطریانفر، هدایت ا… آقایی، جهانبخش خانجانی، روشنك سیاسی و آیدا مصباحی.
نویسنده‌ی این مطلب همچنین خبر داده است: بیشتر این افراد حداقل از دو هفته پیش تاكنون هیچگونه تماس یا ملاقاتی با خانواده های خود نداشته و خبری از حال روحی و جسمانی آنان در دسترس نیست.تاكنون تنها خانواده آیدا مصباحی توانسته است با او ملاقات حضوری كوتاهی داشته باشد و برخی از آنها فقط ٢ بار با خانواده خود تماس تلفنی برقرار كرده اند. در پی درخواست این خانواده ها در مورد برخورداری از وكیل به منظور پیگیری امور حقوقی آنان، كار شكنی هایی از سوی بعضی مسولین قضایی صورت گرفته است كه منجر به فشار روحی مضاعف بر این خانواده ها شده است. این بازداشت ها در حالیست كه هیچگونه توجیه حقوقی و قضایی نداشته و از مصادیق عینی بازداشت های خود سرانه به شمار می رود.

نوشتن دیدگاه

سرپرست وزارت اطلاعات حکم احمدی‌نژاد را رد کرد؟

سایت «الف» متعلق به احمد توکلی خبر داد که فردی به نام علوی که احمدی‌نژاد به او حکم سرپرستی وزارت اطلاعات را داده بود، این حکم را نپذیرفته است. متن خبر سایت الف را در ادامه می‌خوانید:

تغییر و تحولات در کابینه وارد مرحله جدیدی شد. به گزارش الف، شب گذشته دولت به دلیل جلوگیری از بی‌اعتبار شدن قانونی کابینه، عزل آقای صفار هرندی را به مرحله اجرا نگذاشت، اما مقارن ساعت 21 دیشب آقای هرندی خود استعفا کرد.
به نظر می‌رسد برای اینکه دولت بتواند در روزهای آینده بدون گرفتن رای اعتماد از مجلس به کار خود ادامه دهد به مصلحت نیست، رییس جمهور این استعفا را قبول کند.
همچنین آقای علوی از پذیرش سرپرستی وزارت اطلاعات خودداری کرد و آقای طاهری معاون خارجه وزارت اطلاعات این مسوولیت را بر عهده گرفت

نوشتن دیدگاه

جزئیات تازه‌ای درباره‌ی نحوه‌ی شهادت امیر جوادی لنگرودی

یکی از دوستان شهید جوادی لنگرودی اطلاعات جزئیات تازه‌ای را درباره‌ی نحوه‌ی شهادت وی برای «موج سبز آزادی» ارسال کرده است که در ادامه می‌خوانید. عکسی با کیفیت بالا نیز دریافت شده که در انتهای این مطلب منتشر می‌شود.

امیر جوادی لنگرودی متولد 23 شهریور 1364 در رشت و دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه آزاد قزوین، روز 18 تیر به همراه عده‌ای دیگر از جوانان بازداشت شد. گفته‌اند که وی در بازداشتگاه به تشنج مبتلا شده است. نیروهای امنیتی او را به بیمارستان فیروزگر منتقل می‌کنند، در حالی که خیلی کتک خورده بوده و تنش کبود بوده است.
او در روز جمعه 19 تیر از بیمارستان ابتدا به کلانتری 148 انقلاب و از آنجا به کهریزک منتقل می‌شود. در کهریزک با پوتین آنقدر به سینه و سرش می‌کوبند که یک چشمش می‌ترکد، دچار خونریزی ریوی می‌شود و خلط خونی استفراغ می‌کند. بعد از شکنجه، قرار بوده به اوین منتقل شود که در مسیر دچار تشنج و ایست قلبی ریوی می‌شود.
وی در روز 23 تیر در زندان به شهادت می‌رسد. ده روز جسدش را در سردخانه نگه می‌دارند، تا 3 مرداد که به خانواده‌اش برای تحویل جسد خبر می‌دهند. پزشکی قانونی دلیل مرگ را «ایست تنفسی به خاطر خونریزی ریوی» اعلام کرده
است.
پیکر این شهید، دیروز یکشنبه، بعد از روزها بی‌خبری و دربه‌دری به خانواده‌اش تحویل داده شد، با این شرط که علت مرگ او را بیماری مزمن ریوی عنوان کنند. صبح امروز، دوشنبه، پیکر این شهید، در بهشت زهرای تهران تشییع و در کنار پیکر شهدای مظلوم سبز دیگر آرام خواهد گرفت.
همچنین بر اساس یک گزارش دیگر، علی جوادی لنگرودی، پدر این شهید، در نامه‌ای که در مورد کشته شدن پسرش به خبرگزاری‌ها ارسال کرده، آورده است: «حال که اين نامه را ارسال می‌کنم، از اوين زنگ زدند و گفتند بيا جنازه‌ی پسر و جگرگوشه‌ات را از پزشکی قانونی تحويل بگير. لازم است بگويم پسرم در تاريخ ۱۸ تير ماه در محدوده‌ی اميرآباد توسط لباس‌شخصی‌ها مصدوم و در بيمارستان بستری بود، اما پس از بهبودی به زندان اوين برده شد و حالا جنازه‌ی پسر ۲۴ ساله‌ام را تحويلم می‌دهند.»

وی در اين نامه می‌افزايد: «پسرم بنام امير جوادی لنگرودی پسری بود به دور از جريانات سياسی و فقط عاشق وطن بود، همين و بس. پسری مودب و سر به زير که به تازگی مادرش را از دست داده بود و عزادار مادرش بود. حال من تنها بايد برایش عزا بگيرم و مادری نيست تا برايش گريه کند.»

نوشتن دیدگاه

آخرین اخبار از وضعیت شادی صدر و محمدعلی دادخواه

وبلاگ محمد مصطفایی

محمد مصطفایی وکیل شادی صدر و محمدعلی دادخواه که خود از جمله وکلای سرشناس ایرانند و اینک به اتهامی نامعلوم در بازداشت به سر می‌برد از آخرین وضعیت پرونده موکلان خود خبر داد. مصطفایی در وبلاگ شخصی خود نوشته است:

امروز برای پیگیری پرونده دو موکل خود( آقای محمدعلی دادخواه و خانم شادی صدر) به معاونت امنیت دادسرای انقلاب رفتم. هنوز مشخص نیست که پرونده آقای دادخواه توسط کدامیک از شعبات معاونت امنیت رسیدگی می‌شود.

با توجه به اینکه هیچکدام از مسئولین این معاونت در خصوص پرونده آقای دادخواه پاسخگو نمی‌باشند به نظر می‌رسد که وضعیت موکلم در شرایط عادی و متعارفی قرار نداشته و بحرانی است.

البته به طریقی متوجه شدم که برای آقای دادخواه قرار تامین بازداشت موقت صادر شده و ایشان نیز به این قرار اعتراض نموده و پس از اعتراض به قرار بازداشت موقت، پرونده به شعبه 28 دادگاه انقلاب ارجاع تا رییس این شعبه، رسیدگی نماید. به این شعبه مراجعه کردم که مدیر دفتر اعلام کرد که پرونده آقای دادخواه پس از بررسی و تایید قرار بازداشت موقت، مجددا به معاونت امنیت ارسال شده است ولی از اینکه کدام شعبه به این پرونده رسیدگی می کند استنکاف ورزید. با اعلام این خبر مشخص می گردد که ماندن آقای دادخواه در بازداشت موقت به طول خواهد انجامید. این رویه، در دادگستری غیر متعارف بوده و تا کنون چنین رویه ای را در مراجعی غیر از دادسرای امنیت ندیده ام. به هر حال نسبت به رسیدگی به پرونده آقای دادخواه نگران می‌باشم. آقای دادخواه از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار نبوده و قبل از بازداشت از داروهایی مصرف می نمود که توقف ادامه استعمال داروها باعث تشدید بیماری گوارشی‌اش می‌گردد. به همین دلیل می‌بایست تحت نظر دکتر متخصص باشد.

در مورد پرونده خانم صدر نیز بارها به معاونت امنیت دادسرای انقلاب مراجعه نمودم تا اینکه معلوم گردید پرونده این موکلم به شعبه دوم بازپرسی ارجاع گردیده است. هنوز از اتهام یا اتهامات موکلینم هیچگونه اطلاعی نداشته و نمی‌دانم با چه دلیل و مدرکی در بازداشت به سر می‌برند.

گویا برای اتهام خانم صدر قرار کفالت صادر شده است ولی هنوز اعلامی از سوی مرجع قضایی صورت نگرفته و ایشان مدت پنج روز است که با خانواده خود تماس تلفنی نداشته است. در خصوص پرونده و سلامت خانم صدر هم نگرانم. خانم صدر پیش از بازداشت آزمایشاتی در خصوص بیماری خود داده اند که پیشگیری از بیماری وی باعث در خطر افتادن سلامتی‌اش می گردد. ایشان نیز می‌بایست تحت درمان قرار گیرند. امروز با بازپرس شعبه در خصوص پرونده خانم صدر صحبت کردم و ایشان اعلام کردند که در آخر هفته مراجعه کنم. همچنین آمادگی خود را برای ضمانت آزادی موکلم اعلام کردم که اگر قرار کفالت برای ایشان صادر شده باشد شخصا کفیل وی شده تا آزاد شوند. با توجه روند رسیدگی به پرونده خانم صدر به نظر می رسد ایشان تا چند روز آینده آزاد شوند.

به هر حال از مسئول پرونده انتظار دارم با توجه به مقررات مربوط به حقوق متهمین وضعیتی را ایجاد و تدابیری را اتخاذ کنند تا نگرانی‌هایی که بوجود آمده است مرتفع گشته و موکینم بتوانند با فراهم بودن دادرسی عادلانه از حقوق خود دفاع کنند تا هر چه سریعتر از بند آزاد گشته و بتوانند امور مربوط به موکلین خود را به انجام رسانند. چرا که هر یک از آنها موکلینی دارند که عدم حضور وکلایشان باعث خدشه به روند رسیدگی شده و احتمال دارد حکمی به زیان آنها صادر گردد.

نوشتن دیدگاه

Older Posts »